نورانورا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

نورا

روزهاي آخر اسفند

اسفند ماهي بود كه منتظرش بودم . ماهي كه تو بالاخره طلسم روشكستي كم كمك شروع به حرف زدن كردي. اين چند روزه آخر  رو زياد رفتيم خونه بازي . 2 دفعه هم شايناي نازنازي و مامان گلش با ما بودن . تو خونه بازي خيلي كم جوش ميخوري و شديدا احساس غريبي ميكني و من بايد پهلوت بشينم تا بري بازي كني . اما واقعا دوسش داري شبا موقع خواب انگشتت رو ميكني تو دهان من و ميگي ماماني ني نيا يعني قصه خونه بازي و اينكه اونجا چه كار كردي رو بگم . همه چيز هم خيلي خوب يادت ميمونه . مثل تولد آمين كه مامانش تو خونه بازي براش گرفت . هي ياد تولد ميفتي ميرقصي و فوت ميكني و دست ميزني بعد يهو ميگي چيچ نههههه يعني به كيك دست نزنيم !!!!!!!!   راستي نقاشيت...
29 اسفند 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نورا می باشد